• صفحه خانگی
  • >
  • شهری
  • >
  • گفتگوی خواندنی با شهردار مشهد؛ از ارتباط با امام جمعه تا وضعیت مشهد نسبت به سایر کلانشهرهای کشور

گفتگوی خواندنی با شهردار مشهد؛ از ارتباط با امام جمعه تا وضعیت مشهد نسبت به سایر کلانشهرهای کشور

  • ۳ سال قبل
  • 0

محمدرضا کلائی شهردار مشهد در گفتگو با مجله «آگاهی نو» به مسائل مختلف این کلانشهر و ارتباطش با امام جمعه مشهد و دیگر ذی‌نفعان شهر پرداخته است.

کلائی در این گفتگو درباره همکاری با آیت الله علم الهدی و دیگر ذی‌نفعان می‌گوید: «در جریان فعلی کشور کار باطل سحر است، یعنی کسی که کار می کند دقیقاً یک چوب جادویی در اختیار دارد و بسیاری از چیزهایی را که می خواهد به آنها برسد و ابزارهایی را که احتیاج دارد به دست خواهد آورد.»

متن کامل مصاحبه شردار مشهد را در ادامه بخوانید:

نزدیک به دو سال از استقرار شما در شهرداری مشهد می گذرد. کمی درباره آنچه در این مدت زمان گذشته بگویید. آیا سخت گذشت؟

مثل هر کار دیگری در شروع سختی های خودش را داشت اما حضورم در شهرداری مشهد بسیار جذاب بود.

 ممکن است توضیح دهید که از چه نظر جذاب بود، آیا مسائل مدیریتی یا موارد دیگری باعث شده این سمت برای شما جذاب باشد؟

مشهد شهر خاصی است نه از این جهت که من در آن فعالیت می کنم یا اینکه متولد این شهر هستم بلکه این شهر بسیار پیچیده است و اتفاقاتی که در آن می افتد هر کدام داستان های پیچیده ای را پشت خود دارد. در این محیط کار کردن برای افرادی که به ریسک کردن و جنگندگی علاقه دارند جالب است و برای من مهم ترین تجربه در شهرداری مشهد این بوده است.

 شما به زودی ۴۰ ساله می شوید، فکر می کردید که در این سن شهردار مشهد باشید؟

کی؟

 در گذشته، مثلاً در دوران جوانی این موضوع را در ذهن خود متصور بودید که در ۴۰ سالگی شهردار مشهد باشید؟

نه اصلاً. در واقع این وجه کاری در تصورم نبود و فقط در ذهنم این بود که هیات علمی دانشگاه شوم و فکر نمی کردم زمانی وارد چنین چالش بزرگی شوم.

 روزی که شهردار مشهد شدید طبیعتاً با یک چشم اندازی به این عرصه ورود کردید و اولویت ها و برنامه ریزی هایی داشتید. آیا در این مدت زمان نزدیک به دو سال به آن برنامه ها رسیدید؟

روحیه شخصی من این است که همیشه در آینده زندگی می کنم. گاهی این موضوع پیش می آید که پروژه ای را به شورای شهر ارائه می دهم اما شورا با آن مخالفت می کند، من می پرسم چرا مخالفت کردید و چانه زنی می کنم. آنها می گویند هنوز اتفاقی نیفتاده است که بحث می کنی اما من می گویم در این پروژه زندگی کرده ام. در نهایت باید به این نکته اشاره کنم که آن تصوری که در روزهای ابتدایی حضورم به عنوان شهردار مشهد در ذهنم بود با آنچه در حال حاضر رخ می دهد، ۵۰ درصد بهتر بود.

 به طور عمومی مدیران در کشور ما آرمان گرا هستند نه عمل گرا، خواستم بدانم در روزهای ابتدایی شهردار شدن، نگاه واقع بینانه داشتید یا آرمان گرایانه؟

حرکت در کشور ما سانت به سانت است یعنی حتی گام به گام هم نیست و به همین دلیل باید بگویم هیچ گاه آرمان گرا نبوده ام اما آن بخشی از ماجرا که فکر می کنم اتفاق می افتد مهم تر از آن بخش از موضوعی است که در حال پیگیری آن هستم و فکر می کنم اتفاق نمی افتد. اما این مسئله باعث نمی شود خودم را محدود کنم و به راه های دیگر برای انجام پروژه فکر نکنم. بسیاری از افراد نزدیک به من می گویند تو آرمان گرا هستی، اما من می گویم اینها مسائلی هستند که به آنها می رسیم.

 آیا در این مدت به آنها رسیده اید؟

بله. شهر مشهد به آنها رسیده است نه من.

 شما به لحاظ سیاسی نزدیک به حزب کارگزاران هستید که خاستگاهی دارد و گفتمان آن متفاوت از احزاب دیگر است و برای مسائل مختلف خط کشی نمی کند. آیا این نگاه هم در فعالیت شما به عنوان شهردار مشهد وجود دارد؟ به عنوان مثال در این شهر آقای علم الهدی فرد قابل توجهی است و نمی شود او و طیف حامی او را نادیده گرفت. از سوی دیگر آستان قدس رضوی به گونه ای است که قابل کتمان نیست. حالا از سوی دیگر افرادی هستند که با شما همفکر و همسو هستند و توقع دارند که شما نیازها و خواست های آنها را برآورده کنید، مطمئناً حرکت کردن در این مسیر سخت است. راهکاری که شما در پیش گرفتید چه بود و آیا ائتلافی انجام شد؟

من سه پیش فرض دارم که از همان ابتدا به آن معتقد بودم و تاکنون هم هیچ گاه مسائل به گونه ای نبوده اند که از پیش فرض های خود دست بردارم. پیش فرض اول این است که در جریان فعلی کشور کار باطل السحر است. یعنی کسی که کار می کند دقیقاً یک چوب جادویی در اختیار دارد و بسیاری از چیزهایی را که می خواهد به آنها برسد و ابزارهایی را که احتیاج دارد به دست خواهد آورد. نکته دوم اینکه جامعه به شوق زندگی نیاز دارد و اگر بتوانید اشتیاق زندگی را به جامعه بدهید حتماً استقبال می کند. اما نکته سوم این است که باید به این توجه کرد که هر دورانی ابزار خود را دارد. شهردار یک کلانشهر وظیفه دارد همه ذی نفعان را به سمت هدفی واحد معطوف کند. فکر می کنم که مهم ترین وظیفه شهردار یک کلانشهر انجام همین سه نکته است.

 شما حتماً دیدارهایی با آقای علم الهدی داشته اید. درباره موضوع دیدار اول و آخری که داشتید، بگویید.

دیدار اول زمانی بود که تازه شهردار شده بودم و همیشه از همان برخورد اول موضوعی که ایشان را متعجب می کند صراحت من است و معمولاً از رک بودن من خنده اش می گیرد.

 صریح در حوزه سیاسی؟

در همه حوزه ها زیرا هر مسئله ای را که در ذهنم می گذرد بیان می کنم و تا حالا هم ندیده ام که ایشان از بیان این موضوعات از سوی من عصبانی شده باشد و عموماً تعجب می کند و خنده اش می گیرد. اما آخرین بار دو روز گذشته بود که ایشان را ملاقات کردم. پروژه ای را از سوی شهرداری در حاشیه شهر انجام می دهیم و به همین دلیل با ایشان مشورت کردم.

 آقای علم الهدی در دیدار اولی که با او انجام دادید، خواسته ای داشت؟

نه.

 این سوال را از آن جهت پرسیدم که معمولاً آقای علم الهدی در همه حوزه ها اظهار نظر می کند.

جالب است که من هم چنین تصویری از ایشان داشتم اما تقریباً در این دو سال هیچ وقت خواسته ای از من نداشته اند. فقط الان که فکر می کنم در جلسه اولی که با هم ملاقات داشتیم درباره حاشیه و رینگ شهری مشهد صحبت کرد و معتقد بود این رینگ مشهد را به متن و حاشیه تبدیل کرده است و خواسته جدی ایشان از من این بود که این دو عرصه را به هم متصل کنیم.

 آیا خواسته سیاسی هم داشتند؟

نه به هیچ عنوان.

 شما گفتید که کار باطل السحر است. این خوب است و بسیاری هم همین کار را می کنند اما معمولاً احزاب سیاسی به دنبال منفعت های اقتصادی و سیاسی خود هستند و در دوران دیگر هم می دیدیم که شهردارهای بعضی از کلانشهرها فعالیت های مثبت فراوانی را در شهر خود انجام می دادند اما همزمان انتقادهایی هم از آنها می شد ولی این اتفاق در زمان شما رخ نداده است یعنی در واقع هم اصلاح طلبان مشهد از شما راضی هستند و هم طیف پایداری و هم آقای علم الهدی. آیا این گونه است؟

نه. خیلی راضی نیستند. از طرف همه طیف ها تحت فشار هستم و همه درخواست های خود را دارند و به یک معنا سعی می کنند بگویند اگر در قدرت شریک نیستند می توانند بگویند پس کارها هم درست انجام نمی شود. مثلاً هنگامی که کاری انجام می شود سعی می کنند نتایج مثبت آن را نبینند و به همین دلیل شکاف آنها با مردم به طور مداوم زیاد می شود.

 آیا این برای شما آزاردهنده است؟

برای من نه اما مجموعه شهرداری را اذیت می کند و در دوره ای برای کارکنان آنجا این مسئله فرسایشی شده بود اما وقتی می بینند که من این مسائل را جدی نمی گیرم آنها هم بی اعتنا شده اند.

 از سوی کدام طیف بیشتر نادیده گرفته شده اید؟

در بخش هایی از هر دو جناح در یک موضوعی این دو با هم مشترک هستند و آن هم این است که ترس های فراوانی دارند که غیرواقعی است و مثلاً می گویند درست است که در این پروژه موفق شدی اما در بعدی به طور قطع شکست خواهی خورد. روزهای ابتدایی که من وارد شهرداری شدم می گفتند خیلی هنر کنید فقط بتوانید حقوق ها را پرداخت کنید و من هر پروژه ای را طراحی می کردم می گفتند زیاده روی می کنی و در واقع همیشه نگران هستند. از سوی دیگر طیف مقابل هم به طور مداوم می خواهد فضایی را ایجاد کند که کسی به من اعتماد نکند. به نظرم ترسی که آنها دارند بیجاست اما آزار خود را برای سازمان دارد.

 ذی نفعان در این میان چه کسانی هستند؛ مردم یا گروه های سیاسی و احزاب؟

در اینجا هدف اثرگذاران در توسعه هستند مثلاً در شهر مشهد آستان قدس رضوی یک وزنه است و از سوی دیگر امام جمعه و نماینده ولی فقیه هم اثرگذاری جدی دارد، در این میان استاندار و مدیران کل بخش دیگری از تاثیرگذاری را به خود اختصاص داده اند، شورای شهر و گروه های سیاسی اصلی هم به گونه ای دیگر موثر هستند. در واقع اینها مجموعه ای از ذی نفعان را تشکیل می دهند و ما نمی توانیم بی نیاز از آنها باشیم و حالا اینکه کسی در مقام شهردار چگونه عمل کند که از دید همه این گروه ها خوب باشد و در مسیر توسعه گام جدی و درون زایی خود را داشته باشد و همه در پیشبرد آن کمک کنند کار سختی است. مثلاً محدوده ای در پیرامون شهر مشهد وجود دارد که حدود ۳۵ سال است عده ای اراضی آنجا را که ۳۰۰ هکتار و متعلق به آستان قدس است تصرف کرده اند و تراکم جمعیت آنجا شاید ۱۰ برابر جمعیت کل شهر مشهد باشد و در آنجا کلونی های ناامنی هم وجود دارد و افرادی که در آن منطقه زندگی می کنند نابرخوردار هستند اما در کنار اینها ظرفیت هایی برای رشد هم وجود دارد. معتقدم هر کدام از این وجوه می تواند جذاب باشد و برای من آن بخشی خوشحال کننده است که از هر کدام از خانه های ۴۰ متری آنجا چند بچه به دنیا می آیند که هر کدام می توانند یک فرصت باشند. اما ممکن است برای یک نهاد امنیتی این موضوع از زاویه ای دیگر مهم باشد.

 شما به دو نکته اشاره کردید؛ یکی درباره نشاط اجتماعی بود، معیار شما برای خوب بودن حال مردم چیست؟

از زمانی که این مسئولیت را پذیرفتم تصمیم گرفتم که نظرسنجی سه ماهه انجام دهم و رصد می کنم که مردم چه خواسته ای از ما دارند و واقعاً آنچه مردم می خواهند پیچیده نیست.

 مردم چه خواسته هایی دارند؟

شاید تعجب کنید که در حال حاضر وظایف اولیه شهرداری فراموش شده اند و تصور مدیریت شهری این است که باید حتماً کاری انجام دهند که همه را شگفت زده کند اما زمانی که خواسته های مردم را می بینید نظافت شهر برای آنها اولویت اول را دارد یا مثلاً وقتی بارندگی می شود آبگرفتگی معابر رخ ندهد. اینها واقعاً در حال خوش مردم اثرگذار است.

 در بسیاری از شهرهای دنیا خدماتی مانند نظافت و یا تمیز کردن ایستگاه های اتوبوس را به مردم ارائه نمی دهند و بیشتر مردم را مجاب می کنند به اینکه مراقبت کنند و قرار نیست شهرداری به طور مداوم برای این گونه موارد هزینه کند شما چقدر توانسته اید مردم را با شهرداری همراه کنید.

ما در موقعیت طبیعی نیستیم. من در شهر مشهد وقتی می خواهم پروژه ای را انتخاب کنم حتماً به این موضوع فکر می کنم که پروژه کاربر باشد و از نیروی انسانی در آن استفاده شود و مجبور هستم این نکته را در نظر بگیرم که پروژه ای را انتخاب کنم که نیرو و کارگر ساده انسانی بیشتری در آن به کار گرفته شود که این افراد در چهار راه ها به دنبال کار نباشند، آیا این وظیفه من است؟ نه. اما در بحران اجتماعی وحشتناکی هستیم و به طور اخلاقی نمی توانیم بگوییم که وظیفه ای در این مورد برای ما تعریف نشده است. به هر حال حاکمیت چقدر به مردم خدمات می دهد و به وظایف خود عمل می کند. اگر امروز نهادی وظیفه خود را انجام نمی دهد و باعث نارضایتی مردم شده است من مجبور هستم هزینه کنم و مشکل را حل کنم. اما ممکن است عده ای به این موضوع اعتقاد نداشته باشند مثلاً در گفت و گویی که با شهردار شیراز و اصفهان داشتم آنها معتقد نیستند که مثلاً با به کار گرفتن کارگر بیشتر در پروژه های شهری مشکل اجتماعی حل می شود اما من به این موضوع اعتقاد دارم.

 شهردار باید رونق اقتصادی ایجاد کند؟

بله صد درصد و همچنین باید از مردم مراقبت کند و اصلاً این ایده را نمی پسندم که کسی بگوید شهروند خودش مسئول چنین کاری است. این موضوع شاید در شرایط ثبات قابل پذیرش باشد نه در این دوره که شرایط خوب نیست.

 دوازده سال آقای قالیباف شهردار تهران بود و پروژه هایی را هم در شهر انجام داد اما حالا هر کسی که پس از او شهردار تهران می شود می گوید پایتخت زمین سوخته ای است که به شدت بدهکار است که نتیجه حضور قالیباف در شهرداری است. چقدر تضمین می دهید که مشهد بعد از شما شهر بدهکاری نباشد؟

تهران شهر بدهکاری است اما در این هم تردید ندارم آنهایی که این حرف ها را می زنند ناکارآمدی خود را می خواهند پوشش دهند زیرا مطمئن هستم در سه سال گذشته شهرداری تهران اگر می خواست، می توانست همه بدهی های شهر را تسویه کند. در مشهد نزدیک به هشت هزار میلیارد تومان بدهی داشتیم و خزانه هم خالی بود و از نظر بدهی در شرایط مشابهی با تهران بودیم. اما اصلاً قابل مقایسه نیست زیرا شهردار تهران عضو هیات دولت است و می تواند از قدرتی که دارد راحت در جهت حل مشکلات استفاده کند. در حال حاضر تعداد پروژه های عمرانی جاری در مشهد به اندازه هشت کلانشهر دیگر است و در این شرایط ما هیچ بدهی ای نداریم.

 منابع تامین پول شهرداری مشهد از کجاست؟

در سال ۹۷ بدهی شهرداری سنگین بود و من آبان ۹۷ که انتخاب شدم به شورای شهر گفتم به شما قول می دهم که تا آبان ۹۸ بدهی های شهرداری مشهد صفر شود. یکی از اعضای شورا آن زمان گفت شما تا یک سال دیگر ۲۰ درصد بدهی ها را هم پرداخت کنی ما راضی هستیم. در پایان سال ۹۷ بدهی شهرداری مشهد صفر شد. ظرفیتی در بند (و) تبصره (۵) بودجه وجود دارد که می گوید اگر شهرداری به بانک بدهکار است و از سوی دیگر از دولت طلبکار است می تواند این دو را با هم تهاتر کند و ما از این ظرفیت ها استفاده کردیم.

از طرف دیگر از بسیاری نهادهای حکومتی که ساختمانی داشتند و پایان کار نداشتند و یا طلب های خود را به شهرداری پرداخت نکرده بودند خواستیم تا تسویه کنند.

 نزدیک به یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر حاشیه نشین در مشهد وجود دارد و روزانه حوادث ناگواری در این مناطق رخ می دهد، آیا شما آسیب شناسی کرده اید که چه اتفاقی می افتد که مقدار حوادث در حاشیه نشینی مشهد بالا است.

هیچ وقت نتوانستم حتی به خود اصلاح طلبان بفهمانم که برای ورود به چنین موضوعاتی باید از نزدیک این مسائل را ببینند. وقتی هم می خواهم به حاشیه نشینی ورود کنم به سرعت من را به پوپولیسم متهم می کنند و معتقد هستند که شهردار باید در دفتر خودش طراحی پروژه کند اما من می گویم اگر پوپولیسم یعنی صحبت کردن از نزدیک و دیدن ناهنجاری ها است خیلی هم خوب است. اولاً این موضوع را بپذیرید که حاشیه شهر مشهد اصلاً مانند حاشیه چابهار فاجعه نیست اما تهدیدی که این بخش از شهر می تواند ایجاد کند از همه حاشیه نشین های دیگر بزرگ تر است و از آنجایی که حاکمیت این تهدید را جدی می داند حاشیه مشهد را هم مهم تر از بقیه نقاط می داند. روی حاشیه مشهد تمرکز بیشتری وجود دارد به این دلیل که مثلاً در بحث فرق و ادیان شکاف عجیبی وجود دارد. اما این را هم در نظر بگیرید که حاشیه مشهد فرصت های فراوانی هم دارد زیرا جمعیت مولد آینده دار بین ۵ تا ۱۵ سال در آن بسیار است.

 فرصت در این منطقه چگونه به وجود می آید آیا قرار است همه جمعیتی که از آنها نام بردید کودک کار شوند؟

تصویری که از آینده می توانیم به حاشیه نشینان شهر مشهد نشان دهیم بدون تردید بخشی از آن با خدمات و آگاهی است. اما این را هم در نظر بگیرید که مردم آن قدرها هم که گلایه می کنند پای کار نمی آیند.

 مشهد شهری است که گردش مالی در آن بسیار زیاد است و از سوی دیگر حاشیه نشینی را در وسعت بالا داریم. چرا این پارادوکس وجود دارد؟

جواب این سوال را من در یک کلمه می دهم و آن هم هماهنگی ذی نفعان است. ذی نفعان روی یک هدف واحد جمع نمی شوند.

 شما نتوانستید این هماهنگی را به وجود آورید؟

ناراضی نیستم اما رسیدن به هماهنگی، زمان بر است.

 آیا به نقطه ای رسیده اید که بتوانید فقر و محرومیت را کم کنید؟

بله. اگر همه پای کار بیایند قرار است در یک پایلوت ۱۴۰ هزار نفری کارهایی را انجام دهیم و در همین مورد با آستان قدس رضوی هم گفت و گوهایی انجام داده ام و من به این گونه تعامل ها اعتقاد دارم.

 تعامل با چه کسانی؟

با مجموعه ذی نفعان.

شما درباره آستان قدس مثال زدید و همه ما باوری داریم که یکی از پولدارترین نهادهای حکومتی آستان قدس رضوی است. در واقع دارایی های زیادی دارد.

 بله. ثروتمند شاید کلمه بهتری باشد. حالا با ثروتی که دارد چقدر به شما در مسئولیت اجتماعی کمک کرده است؟

در طول ۴۰ سال گذشته آستان قدس رضوی برای هیچ پروژه اجتماعی در این ابعادی که در بالا گفتم زمین در اختیار کسی قرار نداده است زیرا طی توافقی که داشتیم آستان قدس ۲۱ هکتار زمین رایگان به ما داده که در مجموعه قلعه ساختمان قرار دارد.

 این شانس شما هم هست زیرا تولیت جدید تعامل بیشتری دارد.

نه، تولیت تازه آقای مروی نسبت به مسائل شرعی خیلی سختگیرتر از آقای رئیسی است که در حال حاضر رئیس قوه قضائیه هستند. اما آقای مروی به موضوع های اجتماعی توجه بیشتری دارد.

 در حال حاضر چند میلیارد تومان پروژه در دست اجرا دارید؟

مجموع پروژه ها حدود ۲۲ هزار میلیارد تومان است که با سرعت های متفاوت در حال انجام هستند.

 باوری وجود دارد که جولان سرمایه گذاران عرب در مشهد زیاد شده است آیا این را تایید می کنید؟

نه. در یک مقطعی رونق جدی درباره این قضیه داشتیم اما متاسفانه حمله به کنسولگری عربستان ضربه مهمی زد؛ افرادی که از دمام، بحرین و کویت آمده بودند عملاً جا خالی دادند و فقط عراقی ها ماندند که از توان مالی برخوردار نیستند.

 آیا حاشیه هایی که درباره خدمات جنسی که هتلداران در مشهد به گردشگران عرب ارائه می دهند و در شبکه های اجتماعی هم بسیار به آن پرداخته شد، واقعیت دارد؟

بازتاب پیدا کردن این موضوع را بی دلیل نمی دانم و بخشی از آن را یک پروژه می دانم و فکر می کنم که در این موضوع آنچه در مجموع اطلاعاتی که دارم این است که قضیه بزرگنمایی شد.

 پس در واقع شما این موضوع را رد نمی کنید اما می گویید بزرگنمایی شده است.

بله بزرگنمایی شد. اما طبیعی است شما فکر می کنید شهری که سالانه سه میلیون نفر گردشگر خارجی دارد این موضوع در آن وجود ندارد؟

 نه، طبیعی است. اما مشکل این است که به شدت رد شد و به دنبال این بودند افرادی را که این موضوع را مطرح کرده اند بازداشت کنند. حالا اگر از این موضوع عبور کنیم آقای خاتمی در زمان ریاست جمهوری شعار خوبی را باب کرد که تا امروز هم فراوان از آن استفاده شده است تحت عنوان «پیوست فرهنگی» و قرار شد همه پروژه ها پیوست فرهنگی و اجتماعی داشته باشند که بعدها پیوست محیط زیستی هم به آن اضافه شد. در پروژه هایی که دارید چقدر پیوست فرهنگی و اجتماعی رعایت می شود؟

گاهی ممکن است نگاه ابزاری به پیوست فرهنگی باشد با این عنوان که چگونه پروژه را می توان از نظر سیاسی، اجتماعی یا جنبه های دیگر متعادل کرد که به این شکل استفاده از شعار پیوست فرهنگی اعتقادی ندارم و گویی بیشتر برای گفتن نه برای بعضی کارها استفاده می شود. معتقدم به طور مثال همان مشاوری که پوسته ترافیکی را طراحی می کند حوزه فرهنگی هم از همین بخش استخراج می شود اما اگر مشاورها ضعیف باشند که بحثی دیگر است ولی اینکه از او خواسته شود به پیوست فرهنگی طرح هم توجه کند موضوعی جداست. با این حال من تلاش می کنم که از مشاوران قوی که بر بعد فرهنگی پروژه هم تاکید دارند استفاده کنم و اتفاقاً افرادی که به عنوان مشاور حداقل در ۱۰ سال گذشته با شهرداری ها همکاری می کنند موضوعات اجتماعی را بهتر می بینند.

 چقدر تا حالا پیوست فرهنگی و اجتماعی را رعایت کرده اید؟

تلاش کرده ام همیشه آن را به طور کامل رعایت کنم اما در مجموعه ای که در آن مدیریت می کنم باقی افراد ممکن است پنجاه- پنجاه به این باور رسیده باشند زیرا در بخش هایی از پروژه که کار به دست عمرانی ها است به انرژی و زمان فراوانی نیاز است. به طور مثال شهرسازها فکر می کنند می توانند همه دنیا را کنترل و پیش بینی کنند. عمرانی ها و افرادی که بخش ترافیکی را انجام می دهند تصورشان این است که ترافیک اصل تعادل را در یک شهر ایجاد می کند و همه این افراد هم جزو ذی نفعان هستند و هماهنگ کردن آنها با هم بسیار وقت گیر است.

 به طور طبیعی شهرداری نهادی است که فساد در آن زیاد رخ می دهد و سیستماتیک می شود. چقدر با فساد در شهرداری مشهد مبارزه کرده اید؟

از ۱۰۰ سال پیش تاکنون عدلیه، نظمیه و بلدیه نهادهایی بودند که مردم از آنها ناراضی هستند. پس این یک تصویر ذهنی است و به عملکرد شهرداری هم مرتبط نیست. اما من یک راه حل را درباره اینکه چگونه می شود با فساد مبارزه کرد روش اصلی می دانم و آن هم بحث الکترونیکی کردن است. چند تا از شهرداری های مناطق را تعطیل کرده ایم و در حال حاضر به شکل الکترونیکی فعالیت می کنند. الکترونیکی کردن به ویژه در حوزه شهرسازی بسیار کارآمد است.

 چقدر با استارت آپ ها کار کردید؟

ما در موضوع استارت آپ ها یک گیری داشتیم و آن هم این بود که مشهد زیرساخت های لازم برای این کار را ندارد و تولید زیرساخت هم طولانی شد و احتمالاً تا نیمه و یا اواخر آبان ادامه داشته باشد و از این موضوع ناراضی هستم چون باید شهریور سال گذشته به آن می رسیدیم اما طولانی شد.

 آیا آماری از ورود و خروج مهاجر در مشهد دارید؟

آمارها بسیار متنوع و متفاوت هستند اما گفته می شود تقریباً سالانه ۵ درصد به صورت خالص، شهر مشهد ورودی مهاجر دارد و رشد جمعیت استان خراسان رضوی در چند سال گذشته به شدت تحت الشعاع قرار گرفته و موالید بسیار کاهش پیدا کرده اما مهاجرت افزایش داشته است و در سه ماهه اول امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۱۲ درصد تولدها کاهش داشته اند.

 چند درصد مهاجران توانمند هستند؟

مهاجران در چارچوب اجتماعی خود توانمند هستند اما وقتی به مشهد می رسند در قواعد ما توانمند نیستند.

 آیا همین باعث شده تکدی گری در مشهد افزایش پیدا کند؟

بله. تکدی گری، کارتن خواب ها، معتادان متجاهر، زنان خیابانی و کودکان کار از موضوعاتی هستند که همیشه برای به سرانجام نرسیدن آنها حسرت می خورم چون نتوانستم ذی نفعان را هماهنگ کنم که به این قضیه ورود کنند زیرا اهداف متفاوتی دارند و واقعاً دولت فشل است زیرا سازمان بهزیستی در این موارد اصلاً پای کار نیست.

آماری از آسیب های اجتماعی که به آنها اشاره کردید، دارید؟

آمارها متفاوت است اما در هر کدام از دسته هایی که گفتم آماری بین سه تا هفت هزار نفر داریم.

 نسبت به آمار کشور بالاست؟

بله، بسیار بالاتر است. فقط نسبت به آمار کشوری کودکان کارمان بالا نیست اما می خواهم موضوع دیگری را درباره زباله گردها بگویم. در گشت های شبانه ای که دارم با یک گروه ۳۰۰ نفری از زباله گرد مرد و زن و کودک برخورد کردم که چند زن باردار هم در بین آنها بود. با آنها گفت و گو کردم و از نزدیک با مشکلات آنها آشنا شدم. آنها برای یک مرکز غیرقانونی جمع آوری پسماند کار می کردند، مراکز غیرقانونی جداسازی پسماند وقتی در محدوده شهری نباشد تحت نظارت ما نیست. نکته مهمی در این مورد وجود دارد و آن هم این است که در گذشته زباله گردها در ازای آنچه در سطح شهر جمع آوری می کردند از سوی شخصی که در همین مراکز غیرقانونی فعالیت می کند و حاصل زحمت آنها را تحویل می گرفته ۸۰ درصد پول دریافت می کردند و ۲۰ درصد مواد مخدر اما الان این طور شده که ۹۰ درصد مواد مخدر و ۱۰ درصد پول و این تبدیل به یک الگوی تجارت شده است زیرا هر روز شخص زباله گرد باید به آن شخص مراجعه کند زیرا معتاد شده و نیاز به مواد مخدر روزانه اش دارد و در واقع کارگری است که هیچ روزی نمی تواند مرخصی بگیرد.

 سوال آخر، شما بلندپرواز هستید؟

بله.

فکر می کنید شهرداری مشهد پله ای باشد برای رسیدن شما به ریاست جمهوری؟

اصلاً چنین فکر نمی کنم و به نظرم شهرداری ها از دولت جذاب تر و کارآمدتر هستند و با روحیه من هماهنگی بیشتری دارند.

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *