او درباره برکناریاش و دیدارش با شهید صیادشیرازی هم گفت: «من از کار برکنار شدم و رفتم پیش مرحوم شهید صیاد شیرازی. ایشان بازرس کل نیروهای مسلح بودند. داستان را برای ایشان تعریف کردم. من گفتم وظیفه من بود که بیایم و این کار را انجام دهم. بعد هم پیش آقای علایی و سپس به وزارت دفاع رفتم».
سردار محمد عزلتیمقدم، معاون پیشین دفتر سیاسی سپاه پاسداران اخیرا در گفتوگویی با سایت خبریتحلیلی «جماران» گفتوگویی تفصیلی انجام داده که در آن به برهههای مختلف تشکیل و راهاندازی سپاه تا مهمترین رویدادهای این نهاد نظامی پرداخته است.
عزلتیمقدم در این گفتگو به چگونگی تمایل برخی از فرماندهان سپاه در مشارکت در امور سیاسی اشاره میکند که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
عزلتیمقدم در پاسخ به این پرسش که چگونه برخی فرماندهان سپاه تصمیم گرفتند به مسائل انتخاباتی ورود کنند، گفت: «متأسفانه بخشی از جناح راست مجاهدین انقلاب اسلامی به رغم تأکید حضرت امام بر اینکه سپاه حق ندارد در انتخابات دخالت کند در سپاه مانده بودند. اگر بپرسید چرا سپاه در مسائل سیاسی دخالت کرد میگویم بروید مجاهدین انقلاب جناح راست را بررسی کنید. امام فرموده بود که یا حزب یا سپاه. من از یکی از چهرههای شاخص جناح چپ اسم میآورم؛ آقای فیضالله عربسرخی در اطلاعات سپاه بود. او بعد از حرف امام بلافاصله آمد و در حیاط سپاه (در نگارستان هشتم پاسداران) با همه روبوسی کرد و گفت: میخواهم حرف امام را گوش کنم و حزب را انتخاب میکنم. با این حال به جبهه هم رفت و جانباز شد. برادر او هم شهید شد. متأسفانه جریان راست مجاهدین انقلاب در داخل سپاه ماندند و ارتباطات سازمانی خود را حفظ کردند».
او ادامه داد: «من دو نفر از شاخصهای آن را میگویم. آقای محمدباقر ذوالقدر، آقای زیبایینژاد (سردار نجات). عده دیگری هم هستند که میگویند آقای نقدی یکی از آنهاست. کسی اگر میخواهد ردی از ورود به مسائل سیاسی پیدا کند باید ببیند عملکرد این افراد و ارتباطات آنها چه بوده است… من میگویم باید مثل آقای عربسرخی برخورد میکردند. معتقدم باید مجسمه آقای عربسرخی را بسازند که مردانه آمد و گفت: امام را قبول دارم. نه اینکه شما در سپاه بمانید، همان کارها را هم بکنید و بعد هم بگویید امام را قبول دارم. من هنوز هم اعتقاد دارم که آنها زمان امام از مواضع امام قاطعانه دفاع نمیکردند و طفره میرفتند».
او در پاسخ به این پرسش که محسن رضایی به عنوان آقای رضایی که فرمانده سپاه بودند، چرا جلوی این قضیه را نگرفتند، اظهار کرد: «آقای رضایی هم جزء گروه منصورون بود که خودش جزء جناح راست سازمان مجاهدین انقلاب بود. ما در سپاه از صبح تا شب میشنیدیم که بهزاد نبوی خائن و آن یکی فلان است. اینها مسائل گروهی خود را در سپاه مطرح میکردند. آقای رضایی هم خودش اگرچه آدمی گروهگرا نبود و تقریبا آدمی باشخصیت و مستقل بود، اما در کل از آقای ذوالقدر حمایت میکرد و وقتی جبههگیری گروه منصورون با جناح چپ مغایرت داشت، علیه آنها به حساب میآمد».
در ادامه عزلتیمقدم درباره انتخابات ریاستجمهوری سال ۷۶ هم چنین گفت: «در سال ۷۶ دو تن از فرماندهان بلندپایه سپاه دخالت کردند. آقای حسین اللهکرم از جناح راست از آقای ناطق نوری دفاع میکرد و آقای فریدون وردینژاد هم از آقای خاتمی. البته آقای وردینژاد رئیس خبرگزاری ایرنا هم بود. پرونده هر دوی اینها را به کمیسیون آوردند. اعضای کمیسیون به اتفاق اینها را محکوم کردند و گفتند این دو خلع درجه و از سپاه خارج شوند. در این تصمیم، نماینده فرماندهی که سردار عبداللهی (که رئیس اداره بازرسی بود) اعلام کرد که فرمانده سپاه گفته به آقای فریدون وردینژاد کاری نداشته باشید و با او برخورد نکنید. نماینده آقای موحدیکرمانی هم آقای سعادت بود و اعلام کرد آقای موحدیکرمانی به من گفتند با آقای اللهکرم کاری نداشته باشید».
او افزود: «بعد از این اتفاق به یزد رفتم. بسیجیهای یزد من را برای سخنرانی دعوت کرده بودند. ماجرایی که برای شما گفتم را آنجا تعریف کردم و گفتم آقایان! در سپاه چنین اتفاقی افتاده است و ما برای اولینبار با این رفتار سپاه مواجه شدیم. سپاه فراجناحی است و هیچ کاندیدایی ندارد. نه آقای خاتمی کاندیدای ماست و نه آقای ناطق نوری. بعد از اینکه آمدم آقای صالح جوکار فرمانده سپاه آنجا که بعدا نماینده یزد در مجلس شد آمد و گفت: آقای مقدم میخواهم با تو صحبت کنم. به من گفت: مطالبی که گفتی مواضع سپاه نیست. گفتم چرا مواضع سپاه همین است که من گفتم؛ سپاه کاندیدا ندارد. گفت: نه؛ آقای موحدیکرمانی یک ابلاغیه داده است و بر اساس آن آقای ناطق کاندیدای سپاه است. گفتم آن را بیاور. یک دستنوشته آورد که معتبر نبود…
این دستنوشته آقایی بود که میگفت: حرفهای آقای موحدیکرمانی را در نیروی مقاومت بسیج یادداشت کرده بود. آقای موحدیکرمانی در اردیبهشت ماه ۷۶ در نیروی بسیج گفته بود که سپاه باید از آقای ناطق حمایت کند و نظر بر این است که آقای ناطق رئیسجمهور شود. آن آقا این را نوشته بود و برای آقای افشار که فرمانده بود فرستاده بود. آقای افشار هم آن را به پایگاههای بسیج استانها ابلاغ کرده است. آقای جوکار آن دستنوشته را به من نشان داد و من گفتم این اصلا اعتبار ندارد. گفت: چرا؟ گفتم برای آنکه مواضع آقای موحدی در نشریه سپاه ابلاغ شده است و امضای ایشان هم هست. گفت: موضعشان چیست؟ به او نشان دادم. اتفاقا آن ابلاغیه را خودم تهیه کرده بودم و آقای موحدیکرمانی آن را امضا کرده بود که اگر کسی له و علیه [کاندیدایی]دخالت کند با او برخورد میشود و سپاه کاندیدا ندارد. البته قبل از اینکه به تهران بیایم من را برکنار کردند».
او درباره برکناریاش و دیدارش با شهید صیادشیرازی هم گفت: «من از کار برکنار شدم و رفتم پیش مرحوم شهید صیاد شیرازی. ایشان بازرس کل نیروهای مسلح بودند. داستان را برای ایشان تعریف کردم. من گفتم وظیفه من بود که بیایم و این کار را انجام دهم. بعد هم پیش آقای علایی و سپس به وزارت دفاع رفتم».
منبع: روزنامه شرق