سرخوردگی و ناکامی در بین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی

  • ۵ سال قبل
  • 0

تحلیلی ازپدیده دست فروشی تحصیل کرده‌ها از زبان دکتر حسین اکبری، جامعه شناس

 

فارغ‌التحصیلان دانشگاهی که روزی به امید آینده‌ای روشن وارد دانشگاه‌ها شدند، امروز متوجه شده‌اند که آن رؤیاها سرابی بیش نبوده است و باید برای گذران زندگی کار کرد. حال این شغل، هر کار بی‌ربط به رشته تحصیل و علاقه که باشد، فقط باید انجامش داد، تا بتوان نان شب را تهیه کرد. شاید همین وضعیت سبب شده اغلب فارغ‌التحصیلان که امروز در مشاغلی مثل دست‌فروشی و بساطی یا مشاغلی از این دست مشغول به کار هستند، با خود بگویند کاش وقتشان را برای درس‌خواندن نمی‌گذاشتند. درباره این معضل که گریبان بیشتر جوانان فارغ‌التحصیل امروزی را گرفته است، با دکتر حسین اکبری، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه فردوسی مشهد، گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه از نظر می‌گذرانید.

مشکلات و نارضایتی‌های فارغ‌التحصیلان دانشگاهی امروز به حوزه‌ها و بخش‌های مختلفی برمی‌گردد اما قطعا ریشه بسیاری از آن‌ها در بلاتکلیفی آینده شغلی و منبع درآمد آن‌هاست. از دیدگاه جامعه‌شناسی اگر به این آسیب بپردازید، فکر می‌کنید با این وضعیت، آینده این جوانان چه می‌شود؟

به‌طور قطع امروز یکی از موضوعات مهم و جدی کشور، بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی است. آمارها نشان می‌دهد نرخ بیکاری این افراد نسبت‌به افرادی که تحصیلات دانشگاهی را نگذرانده‌اند، بسیار بالاتر است. با‌توجه‌به تغییراتی که در هرم سنی جمعیتی طی چند سال گذشته در کشور رخ داد و خیل عظیمی از جوانان در گذشته متقاضی ورود به دانشگاه‌ها شدند و از‌طرفی در‌های دانشگاه‌ها نیز بدون آمایش علمی و بررسی شرایط اقتصادی حال و آینده کشور، به روی این جوانان باز شد، شاهد گسترش لجام‌گسیخته آموزش عالی در کشور شدیم؛ این در‌حالی بود که بازار کار رسمی کشور، توان جذب این افراد را هم نداشت؛ بنابراین فارغ‌التحصیلان دانشگاهی پس‌از پایان تحصیلشان به‌دلیل نبود شغل یا باید به‌سمت مشاغلی با سطح پایین می‌رفتند یا به مشاغلی همچون دست‌فروشی، بساطی یا مشاغلی از این دست، روی می‌آوردند. این پدیده «‌دست‌فروش‌شدن فارغ‌التحصیلان دانشگاهی» باتوجه‌به وضعیت کشور قابل پیش‌بینی بود و به‌طور قطع در آینده هم شاهد افزایش این پدیده خواهیم بود.

می‌فرمایید در شرایط فعلی حتی با افزایش دستفروش‌شدن فارغ‌التحصیلان دانشگاهی مواجه خواهیم بود. این روند چه تبعاتی ممکن است داشته باشد؟

افرادی که برای تحصیل به دانشگاه می‌روند طبیعتا انتظاراتی دارند تا بعد‌از فارغ‌التحصیلی، وضعیت شغلی مناسب‌تری برای زندگی بهتر داشته باشند. باتوجه‌به این انتظار و نرسیدن به آن‌ها پس‌از تحصیلات دانشگاهی و مواجهه با شرایط موجود جامعه، فاصله بین کار و مدرک دانشگاهی بیشتر می‌شود و طبیعتا این مسئله سرخوردگی و احساس ناکامی افراد در جامعه را به‌دنبال خواهد داشت.

بسیاری از این افراد که امروز در مشاغلی کاذب با تحصیلات بالا کار می‌کنند، احساس سرخوردگی، ناامیدی و ناکامی دارند. این مسئله سبب می‌شود افراد به لحاظ روان‌شناختی و شخصیتی فشار زیادی را متحمل شوند و ازطرفی تبعات اجتماعی این اتفاق نیز بسیار زیاد است؛ چراکه به‌صورت‌کلی این نوع اتفاقات سبب می‌شود کل جامعه نسبت‌به تحصیلات دانشگاهی دچار سرخوردگی شوند و ایجاد چنین تفکری آسیب‌های جدی به آینده علمی جامعه خواهد زد.

بروز چنین احساسی و داشتن شغل‌هایی نظیر دست‌فروشی و بساطی در مسائل خانوادگی یا ازدواج افراد چه تأثیری می‌گذارد؟

اشتغال به‌ویژه برای پسران، نقشی اساسی در ادامه زندگی آنان دارد و اگر موضوع شغل افراد حل نشود، مسائلی مانند ازدواج و دیگر امور زندگی تحت‌الشعاع این مسئله قرار می‌گیرد. امروز متولیان این حوزه‌ها باید فکری اساسی برای حل این مشکلات در جامعه کنند. به‌طور‌قطع اگر فردی تحصیلات عالی داشته باشد و نتواند شغلی متناسب با وضعیت تحصیلی‌اش پیدا کند یا دچار انفعال و گوشه‌گیری خواهد شد یا مجبور است برای گذران زندگی به مشاغلی روی بیاورد که به هیچ عنوان علاقه‌ای به آن ندارد.

رجوع افراد تحصیل‌کرده به شغل‌های کاذب چه پیامدهایی برای کلیت جامعه دارد؟

وجود پدیده دست‌فروشی فارغ‌التحصیلان دانشگاهی و حضور این افراد در مشاغلی کاذب‌، این پیام را به همه می‌دهد که نیروی انسانی کشور به‌شدت در‌حال هدر‌رفتن است. امروز در بسیاری از امور، شاهد این پدیده هستیم که جوانان تحصیل‌‌کرده در جایی که باید باشند، نیستند و همین موضوع پیامدهای شدید اجتماعی و اقتصادی در جامعه را به‌همراه دارد. به‌نوعی می‌توان به این مهم اشاره کرد که در بلندمدت و با هدر‌رفتن این سرمایه انسانی، توسعه کشور تحت‌الشعاع این مسئله قرار خواهد گرفت.

با‌توجه‌به مواردی که عنوان شد، سیستم آموزشی کشور باید چه تغییری کند تا جوانان آینده کشور به مشکلات جوانان امروز دچار نشوند؟

در این زمینه دو موضوع را باید مدنظر قرار داد. اول اینکه تعداد دانشجویان کشور متناسب‌با ظرفیت‌های مختلف اقتصادی کشور تعریف شود و باید این پیش‌بینی صورت گیرد که در آینده چه میزان دانشجو و نیرو باید برای چه حوزه‌ای داشته باشیم. در این زمینه انجام آمایش سرزمینی و برآورد نیروی انسانی و کار به‌شدت مورد نیاز است؛ از‌همین‌رو باید گسترش برخی آموزش ها را محدود یا متوقف کرد. همچنین در موضوع دوم باید به این نکته توجه کرد که افزایش توان اشتغال‌پذیری دانشجویان باید به جریان بیفتد، بدین ترتیب که نظام آموزشی ما که تنها به دروس نظری روی آورده است، باید از این حالت خارج شود و رویکرد دیگری با محوریت عملی و متناسب با نیازهای کشور را اتخاذ کند.

آیا تاکنون اقدامی هم در این راستا انجام شده است؟

بله، اخیرا وزارت علوم، مسیری را در قالب آیین‌نامه‌ای در پیش گرفته است و بر اشتغال‌پذیری دانشجویان در دوره کارشناسی تأکید می‌کند. باید دانشگاه دروسی را به‌صورت عملی و در‌راستای افزایش قدرت اشتغال‌پذیری دانشجویان داشته باشد تا یک دانشجو پس‌از فارغ‌التحصیلی از‌طریق مباحث کارآفرینی و قدرتی که در حوزه اشتغال به دست آورده است، بتواند شغلی متناسب با رشته تحصیلی مورد‌نظر خود به دست آورد و راحت‌تر وارد بازار کار

شود.

در حال حاضر کشور ایران از نظر جمعیتی بسیار جوان است و این وضعیت به‌طور قطع در آینده‌ای نه‌چندان دور از بین خواهد رفت؛ چگونه می‌توان از ظرفیت استفاده کرد؟

امروز کشور در دوره‌ای است که بیشترین جوان را دارد و به نوعی پنجره جمعیتی کشور جوان است. این پنجره جمعیتی به‌طور قطع تا ١۵‌سال آینده ادامه نخواهد داشت و کشور ایران هیچ‌گاه این همه جوان نخواهد داشت؛ بنابراین اگر از این فرصت در حوزه اقتصادی نتوانیم استفاده کنیم و توسعه کشور را با حضور این جوانان به سمت و سویی مناسبی ببریم، توسعه‌ای مناسب در کشور نخواهیم داشت. البته در شرایط فعلی و متأسفانه با‌وجود تحریم‌ها و بسیاری از موانع، بخش اقتصاد معمولی کشور هم فلج شده است، چه برسد که بخواهیم به فکر توسعه باشیم؛ پس طبیعی است که این سرمایه عظیم فارغ‌التحصیلان دانشگاهی برای گذاران زندگی خود به مشاغل کاذب روی آورند. به عقیده بنده امروز دانشگاه‌ها باید در حوزه مباحث کارآفرینی و افزایش توان استارت‌آپ‌ها گام‌های مهم‌تری بردارند تا حداقل جوانانی که از این به بعد از دانشگاه‌ها فارغ‌التحصیل می‌شوند بتوانند آینده مناسبی برای خود متصور شوند. از طرفی خانواده‌ها و دانشجویان باید به این مسئله توجه داشته باشند که باتوجه‌به واقعیت‌های امروز جامعه، نباید انتظارات زیاد از مدرک تحصیلی داشته باشند.

منبع: شهرارا

قبلی «
بعدی »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های تازه