استاد جامعهشناسی و عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: متأسفانه قشر متوسط شهری در ایران و شهر مشهد، درحال محوشدن است و بررسیهایی که به لحاظ اقتصادی انجام دادیم نشانگر این است که بیش از ۵۰ درصد مردم مشهد، جزو چهار دهک پایین درامدی جامعه هستند.
حسین اکبری در رابطه با علل بالابودن میزان خودکشی زنان خراسانی نسبت به میانگین کل کشور اظهار کرد: مسائل اجتماعی بهصورت مجموعهای و همراه با هم زیاد میشوند. زمانی که در یک نقطه از کشور، میزان آسیبهای اجتماعی رشد میکنند، بدین معناست که تقریباً تمامی آسیبها با هم افزایش مییابند؛ چراکه بهصورت زنجیره و شبکه یکدیگر را تقویت میکنند. متأسفانه با توجه به شرایطی که طی سالهای اخیر در کشور ایجاد شده، رشد برخی از آسیبهای اجتماعی قابل توجه بوده است. زمانی که از رشد صحبت میشود بدین معنا است که قدر مطلق یک آسیب نسبتبه سال گذشته خود افزایش داشته است.
از ۱۳۸۹ به بعد سطح آسیبهای اجتماعی در کشور بالا رفته است
اکبری ادامه داد: در طی چند سال اخیر بهویژه از سال ۱۳۸۹ به بعد، سطح آسیبهای اجتماعی در کشور بهصورت کلی بالا رفته است. این رخداد میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد. بهصورت خاص در شهر مشهد هر اتفاقی که روی دهد در روستاها و شهرهای اطراف آن نیز قابل مشاهده خواهد بود؛ بنابراین بایستی بررسی شود طی چند سال اخیر چه اتفاقی در کشور و شهر مشهد روی داده که منجر به افزایش آسیبهای اجتماعی شده است؟
مشهد، شهری با ناهمگونی فرهنگی و مدیریت چندپاره
وی با بیان اینکه «مشهد شهری است با ویژگیهای خاص و منحصربهفرد که از نظر مسائلی چون حاشیهنشینی، نزدیکی با افغانستان، ورود موادمخدر و مسائل ایجاد شده از این طریق، فقر و نابرابری شهری، ناهمگونی فرهنگی که شامل اتباع بیگانه و مهاجران داخلی میشود و سیستم مدیریتی چندپارهای که در این شهر وجود دارد با دیگر شهرهای کشور متفاوت است» گفت: تمامی این ویژگیهای باعث میشود زمینههای موجود در این شهر برای بروز آسیبهای اجتماعی بسیار مساعد باشد.
ایجاد شکافهای اقتصادی و اجتماعی شدید طی ۱۰ سال اخیر
این جامعهشناس تشریح کرد: مشهد طی ۱۰ سال اخیر با سطح بالایی از شکافهای اجتماعی روبهرو بوده است. همچنین شکافهای اقتصادی شدیدی در این شهر ایجاد شده و آن را به دو پاره برخوردار و کمبرخوردار تقسیم کرده است. از سویی دیگر، تقریبا طبقه متوسط مشهد درحال محوشدن و بهصورت کلی انواع شکافهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در آن بسیار زیاد شده است. هنگامی که در یک جامعه انواع شکافها افزایش یابد و فاقد سیستم مدیریت قوی باشد، زمینه بروز انواع آسیبها را مساعد میکند.
اکبری با اشاره به رشد آسیبهای اجتماعی در کلانشهرهای ایران تشریح کرد: شرایط امروز مشهد برای شکلگیری انواع آسیبها بسیار مساعد است. درواقع این شرایط، روندی است که در بسیاری از کلانشهرهای ایران وجود دارد، اما مشکل اینجاست که مشهد، بزرگترین شهر در شرق کشور بوده و بسیاری از مسائلی که بهطور کلی در شرق کشور رخ میدهد برجستگی بیشتری در مشهد دارد. این درحالیست که در غرب کشور شهرهای بزرگ چون تهران، کرج، تبریز و… تقریبا به هم نزدیک هستند؛ بنابراین همین امر موجب میشود بسیاری از موجهای مهاجرتی بین شهرهای گوناگون غرب تقسیم شود.
نیمه شرقی؛ سطح برخورداری کمتری نسبت به دیگر نقاط کشور دارد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «شرق کشور، عموما به لحاظ برخورداری دارای سطح پایینتری نسبت به دیگر نقاط کشور است» خاطرنشان کرد: استانهایی چون سمنان، کرمان، سیستانوبلوچستان، خراسان شمالی، خراسان جنوبی و حتی بخشهایی از یزد معمولا نواحی کمبرخوردار کشور محسوب میشوند؛ بنابراین بسیاری از مسائل و موجهای مهاجراتی از سوی این استانها به سمت مشهد سرازیر شده و این شهر را درگیر میکند.
سیالیت زیاد جمعیتی مشهد منجر به بیثباتی اقتصادی و اجتماعی شده است
وی تصریح کرد: از سویی دیگر زائرپذیری مشهد و سیالیت زیاد جمعیتی موجود در آن منجر به بیثباتی بسیاری در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی شهر شده و تأثیر زیادی در زمینه بروز آسیبها دارد. در کشور هیچ شهر دیگری چون مشهد نیست که سالانه پذیرای ۳۰ میلیون جمعیت باشد که چند روز در آن اقامت میکنند. بههرحال مشهد از لحاظ تابآوری اجتماعی آنچنان توانایی بالایی ندارد تا بتواند این میزان از تغییر و سیالیت را بپذیرد. بخشهای گوناگون اقتصادی در این شهر رشد بسیار زیادی داشتهاند و هیچ شهری چون مشهد دارای این تعداد از پاساژها و بازارهای گوناگون نیست.
ادامه آسیبهای اجتماعی مشهد تا چند سال آینده
اکبری توضیح داد: در کل باید گفت تمامی این موارد موجب شده که نظام اجتماعی و فرهنگی مشهد با چالشهای بسیاری روبهرو و از حالت ثبات خارج شود. هرچند که نیاز است شهر به یک حالت تعادل دست یابد؛ چراکه نمیتواند در عدمتعادل باقی بماند. پیشبینی میشود که این حالت تعادل در طی ۱۰ تا ۱۲ سال آینده برای مشهد ایجاد شود، درواقع تا چند سال آینده این عدمتعادل و ادامه روند آسیبهای اجتماعی در شهر ادامه خواهد داشت و پس از آن به دوران جدید و ثبات اجتماعی خواهد رسید.
زنان، کودکان و سالمندان؛ در معرض آسیبهای اجتماعی
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «عدم تعادل در جامعه نوعی بیماری محسوب میشود و نیاز است تا جامعه با ایجاد سازوکارهایی این شرایط را درمان کند» گفت: هنگامی که آسیبهای اجتماعی رشد پیدا کند، یکسری از اقشار بیشتر در معرض این آسیبها قرار میگیرند قشرهایی چون کودکان، زنان، سالمندان گروههای آسیبپذیر جامعه هستند. هنگامی که چنین شرایطی در جامعه بهوجود میآید این اقشار، بیشتر در معرض آسیب قرار میگیرند و احتمال درگیری آنها با انواع آسیبها افزایش مییابد؛ چراکه ضعیفتر هستند و حمایتهای اجتماعی کمتری از آنها صورت میگیرد.
افزایش بیسازمانیهای اجتماعی منجر به رشد ازدواجهای اجباری، کودکان کار و … کار میشود
وی اظهار کرد: هنگامی که بیسازمانیهای اجتماعی زیاد شود منجر به افزایش میزان ازدواجهای اجباری، ازدواج در سنین پایین، رشد کودکان کار و… خواهد شد؛ بنابراین عمدتا کودکان و زنان درگیر این آسیبها میشوند و بهشدت لطمه میبینند. درواقع آسیبهایی که خاص زنان است؛ چون ازدواج کودکان، کودکهمسری و… رشد پیدا میکند. برداشت ما این است که آسیبهای دیگری چون خودکشی نیز بهصورت کلی در جامعه رشد پیدا میکند، اما الگوی آن در طبقات اجتماعی گوناگون، متفاوت است؛ یعنی برخی از آسیبها در طبقه اجتماعی پایین رشد میکند و بعضی در طبقه بالا. در این میان طبقه متوسط شهری بسیار تعیینکننده هستند.
قشر متوسط شهری؛ کمترین میزان آسیب اجتماعی را دارد
این جامعهشناس با بیان اینکه «قشر متوسط شهری میتواند تعادل جامعه را ایجاد کند» افزود: اساسا جامعهای متعادل است که قشر متوسط وسیعتری داشته باشد و این قشر نیز عموما کمتر درگیر انواع آسیبها هستند. مطالعهای که در طول چند سال گذشته انجام شده، نشاندهنده این امر است که در مشهد قشر متوسط، کمترین میزان آسیبها را داشتهاند؛ بدین معنا که آسیبها در سطوح پایین زیاد، در سطوح متوسط کم و دوباره در سطوح بالا افزایش مییابد. بنابراین زمانی که قشر متوسط در یک جامعه بیشتر باشد، سطح آسیبهای اجتماعی در آن جامعه کمتر خواهد بود.
۵۰ درصد مردم مشهد جزو چهار دهک پایین جامعه هستند
وی تشریح کرد: متأسفانه قشر متوسط مشهد، درحال محو شدن است. بررسیهایی که به لحاظ اقتصادی انجام دادیم؛ نشانگر این است که بیش از ۵۰ درصد مردم مشهد، جزو چهار دهک پایین جامعه هستند. زمانی که قشر متوسط شهری در حال کم شدن باشد؛ یعنی میزان آسیبهایی که در قشر پایین جامعه وجود داشته، طیف بیشتری از افراد را درگیر خود میکند. درواقع مشکلات اقتصادی چند سال اخیر تأثیر بسیاری در رشد انواع آسیبها داشته است.
نرخ بیکاری و نابرابری با رشد انواع جرایم اقتصادی رابطه مستقیم دارد
اکبری تصریح کرد: در دو مقالهای که با مبنای تأثیر بسترهای اقتصادی بر جرائم اجتماعی کار کردهام نتیجه بهخوبی نشان میدهد هنگامی که جامعه، دچار مسائل اقتصادی میشود، میزان آسیبها رشد میکند. با بررسی دادههای اجتماعی از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۹۵ به این نتیجه رسیدیم که نرخ بیکاری بویژه بیکاری جوانان، نابرابری و افزایش ضریب جینی ارتباط مستقیمی با رشد انواع جرایم اجتماعی دارند. پس هرچه قشر متوسط کمتر شود میتوان توقع داشت جرایم طبقه پایین افزایش یابد.
فروش دختران، ازدواج اجباری و… خاص طبقات پایین جامعه است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «بحث آسیبهای اجتماعی ایجاد شده در میان طبقات پایین و بالای جامعه متفاوت است» خاطرنشان کرد: برای نمونه فروش دختران، ازدواج اجباری و… عمدتاً خاص طبقات پایین جامعه است. میزان جرایم در قشر پایین هم به لحاظ وسعت و هم به لحاظ آسیبهایی که درگیر آن هستند نمود بیشتری در جامعه دارد. برای نمونه کودکان کار بیشتر بهچشم میخورند. در طبقات بالای جامعه روابط اجتماعی خاصی وجود دارد و از آنجا که نمود اجتماعی نداشته و مشکلی ایجاد نمیکند، در جامعه چندان آسیبزا نیست؛ چراکه قشر بالای جامعه اندک است و تنها ۵ درصد از جامعه را به خود اختصاص میدهد.
رشد مسائل اجتماعی در مشهد، میزان خودکشی زنان را افزایش داده است
وی اظهار کرد: با وجود چنین شرایطی در مشهد و استان قابل پیشبینی است که میزان آسیبهایی چون خودکشی در خراسان رضوی بیش از دیگر استانها باشد. خودکشی، نوعی از خشونت علیه خود است. هنگامی که انواع خشونتها چون وندالیسم، نزاع، درگیری در کشور و استان رشد میکنند، قابل پیشبینی است که میزان خشونت علیه خود؛ یعنی خودکشی هم افزایش پیدا کرده باشد.
اکبری در پاسخ به این پرسش که اقدام به خودکشی زنان میتواند چه تأثیرات روانی در جامعه داشته باشد، گفت: خودکشی زنان تأثیر منفی زیادی بههمراه دارد. اگر خودکشی موفقیتآمیز باشد اثرات ناشی از آن بیشتر بر خانواده یا اطرافیان فرد وارد میشود. باید توجه داشت حتی یک مورد خودکشی هم برای جامعه زیاد است؛ چراکه اثرات اجتماعی بسیاری برای اطرافیان فرد بههمراه خواهد داشت.
این استاد دانشگاه افزود: افرادی که خودکشی ناموفقی دارند، فشارهای بسیاری را تحمل میکنند. تحقیقات نشان میدهد بسیاری از این افراد دچار انواع افسردگی، گوشهگیریها و طردشدگی از سوی خانواده و… میشوند. نکته دیگر درباره آنها این است که چنین شرایطی اقدام به خودکشی دوباره را فراهم میکند. عمدتا چنین افرادی نه یک بار بلکه به دفعات اقدام به خودکشی میکنند تا زمانی که اقدام موفقیتآمیز داشته باشند.
وی در پاسخ به این پرسش که خودکشی زنان در سطح کلان جامعه چه تأثیری میگذارد، خاطرنشان کرد: مسلما زمانی که خودکشی در یک جامعه افزایش پیدا کند، حالت یأس و ناامیدی بسیاری ایجاد خواهد کرد. برای نمونه چند خودکشی اخیری که بسیار مطرح و رسانهای شد بهشدت اثر منفی را برای جامعه بههمراه داشت و این پرسش را برای افراد ایجاد کرد که چرا یک فرد باید خود را از بین ببرد؟ اگر افراد بهعنوان مثال بهدلیل مسائل اقتصادی، فشارهایی که جامعه و… بر آنها وارد میکند، اقدام به خودکشی کنند، منجر به تقویت یأس و ناامیدی نسبت به آینده میشود.
۱۵-۲۹ سال؛ میانگین سنی افرادی که در کشور اقدام به خودکشی میکنند
این استاد دانشگاه تصریح کرد: در ایران بیشتر افرادی که اقدام به خودکشی میکنند در بازه سنی ۱۵ تا ۲۹ سال هستند. عمدتا آنها اقشار فعال جامعه بوده و خودکشی آنها بهمعنای ازبین رفتن یکسری از نیروهای انسانی و نیروی کار فعال جامعه است.
مذهب؛ عامل بازدارنده قوی در برابر خودکشی
وی در پاسخ به این پرسش که فضای فرهنگی و مذهبی استان چه میزان در کاهش گرایش افراد به امر خودکشی مؤثر بوده است، گفت: بهطور کلی مذهب، عامل بازدارنده بسیار قوی در برابر خودکشی است. خودکشی بهشدت در دین نهی شده، حتی افرادی که مستعد این کار هستند بهلحاظ مذهبی اقدام به چنین کاری نمیکنند. اگرچه که مذهب بازدارنده بسیارقوی برای خودکشی است، اما از طرف مقابل، عوامل ایجادکننده بسیار قوی در بروز چنین اقداماتی در جامعه وجود دارد و برآیندهای مختلفی برای افراد گوناگون ایجاد میکند.
حمایتهای اجتماعی، عاملی برای جلوگیری افراد از خودکشی
اکبری ادامه داد: یکیدیگر از عوامل بازدارنده اقدام به خودکشی، بحث حمایتهای اجتماعی است مانند سیستمهای مشاوره، سیستمهایی که تشخیصدهنده این افراد باشند و آنها را به سمت مشاوره سوق دهند. روانشناسان توانایی دارند تا افرادی را که دارای ریسک خودکشی هستند، شناسایی کرده و آنها را به سوی سیستمهای مشاوره و حمایتهای اجتماعی سوق دهند تا مانع اقدام به خودکشی این افراد شوند. متاسفانه ارائه چنین حمایتهای اجتماعی در جامعه ما ضعیف است.
عمده اقدام به خودکشیها در ایران ناشی از وضعیت نامناسب خانوادگی و اقتصادی است
این استاد دانشگاه با بیان اینکه خودکشی عموما در واکنش به یکسری از فشارها رخ میدهد افزود: این فشارها میتواند مالی، خانوادگی، عاطفی و… باشد؛ بنابراین نیاز است این فشارها به لحاظ ساختاری کاهش یابد. بحث دیگری که نیاز به توجه دارد توانمندسازی است؛ بدین معنا که بتوانیم افراد را توانمند کنیم تا چگونگی مدیریت فشارها و خشم خود را بیاموزند.
اکبری گفت: در برخی از کشورها خودکشی جزو چند علت اول مرگومیر است؛ بدین معنا که این عمل آنقدر زیاد رخ میدهد که بهشدت بر کیفیت نیروی انسانی این کشورها تأثیر میگذارد. هرچند باید توجه داشت که نمیتوان آمارهای خودکشی در ایران را با دیگر کشورها مقایسه کنیم؛ چراکه فاقد دقت لازم هستند. اساساً خودکشی در بسیاری از جوامع، بهویژه جوامع درحال توسعه و اسلامی گزارش نمیشود؛ چراکه امری منفی بهویژه از لحاظ دینی محسوب میشود. موارد زیادی از این اقدام وجود دارد که گزارش نمیشود. بنابراین به این آمارها بایستی بسیار بااحتیاط نگریسته شود.
زنان، با اقدام به خودکشی میخواهند به هدفی دست یابند
وی توضیح داد: تحقیقات نشان میدهند که زنان چندبرابر مردان، اقدام به خودکشی میکنند، اما میزان موفقیت آنها در این امر نصف مردان است. در این اقدام عموماً هدف زنان مردن نیست، بلکه یا اثبات خود است یا رسیدن به خواستهای یا تحت فشار قراردادن دیگران. عملاً زنان میخواهند بهوسیله خودکشی به هدفی برسند. حال آنکه خودکشی در مردان بهمعنای به انتهای خط رسیدن و خلاصشدن از زندگی است برای همین، میزان موفقیت مردان در این امر بیشتر است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه «در کل می توان پیش بینی کرد که میزان خودکشیها افزایش پیدا کرده است»، تشریح کرد: زنان از روشهای آرامی چون خوردن قرص و… برای خودکشی استفاده میکنند، مگر در مواردی که از الگوهایی چون خودسوزی استفاده کنند که بیشتر در غرب کشور بوده؛ هرچند در گذشته در برخی از نقاط روستایی خراسان نیز خودسوزی زنان وجود داشت.